![]() |
در ولادت حضرت اباعبدالله ع
بیا به ساحت خورشیــد اِ نَّما برویــمبه دیدن گــلی از گلشـــن کَسا برویممدینه گشته چراغان ز نور بارقــه اشزده است دست تمنا شفق به صاعقه اشجهان به درج ولایت یکی گوهر داردبــه گـاهواره ی عزت علـی پسر داردببین به خانه زهرا حضور فوج ملــکگرفتـــه راه سما را خروش موج ملکمهی ز گستره ی آسمـان فرود آمــدبــه گوش بادیه آوای رود رود آمـدکسی که خُلد برین راخدا به نامش کردملک زمین وزمان انس وجان سلامش کردکسی که جلوه حق در فروغ رویش بودنشــان بوســه مستانـه بر گلویش بودندیده چشم دو عالم چنین طلایـــه اونشستــه شـاخه طوبــی به زیر سایه او((به ابرگفتم ازاوچشم مهربان تر کیستزشرم، صاعقه زد،هرکجا رسید گریست))تو ای ترانهء رودی که جاری عشق استصفا ز یمن تو اندر صحاری عشق استصدای سبز تو می آید از دل صحـراچه با صفا شده ای گل ز تو گل صحرانهفته زورق عزت به موج سینـه ی توشــرف نشسته چه مستانه در سفینه ی توبسیط مهبط تو جلوه بهـــاران استرهیـن منت خاکت بهشت رضوان استنه اینکه ساقی ایمان اسیر جام تو شدهــزار یوسف مصری یکی غلام تو شداگر به نام تو آدم لبش نمی جنبیــدچـگونه عفو خدا را به چشم خود میدیدنجات نوح زطوفان زخیروبرکت توستجهان وهرچه درآن است مات هیبت توستکلام معجز صد موسی کلیــم توییطلایـــه دار کرامت تویی کریم توییگرفته فطرس اگرپرزیمن مقدم توستهزار چشمه احسان به چشم زمزم توستفدای مقدم پاکت جهان و هستی بـادبنازمت که دلت پر ز حق پرستی بادبه(آذری) نظری کن توای بصیرت عشقببخش رزق دلش را تو هُرم طینت عشق |
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: گمنام,

نویسنده : رضوان گلمکانی
تاریخ : پنج شنبه 19 تير 1393
زمان : 8:53
